بزرگ تر که شدی
❤
بزرگتر که شدی؛ هرکس آمد و گفت "دوستت دارم"، قبل از اینکه اختیارت را بدهی دست دلت، مزه مزه کن طعم و عطر "دوستت دارمش" را. ببین که این دوست داشتن چقدر طعم "ماندن" میدهد. چقدر از ته دل است و وقت سختیها هم "دوستت دارم" میماند.
بزرگتر که شدی؛ وقتی دلت را شکستند، اول ببین آن فرد چقدر ارزش گریه کردن را دارد، برای هرکس و هر چیزی نباید گریه کرد. چشمهایت پیش تو امانتاند، وای از آن روزی که در تنهایی خود وقتی چشمانت پر از درد بود، ته دلت با غصه به خود بگویی، حیف چشمهایم، ارزشش را نداشت..
بزرگتر که شدی؛ زیاد غم مینشانند در دلت، زیاد پشت سرت حرف میزنند، زیاد قضاوتت میکنند، حتی گاهی کاری میکنند که خواب شب را از تو میگیرند، نمیگویم سنگ باش نه، که آدمی اگر بی احساس باشد به هیچ نمیارزد؛ اما قوی باش، گاهی کر باش، گاهی نبین. در تنهاییهایت پناه نبر به هرکسی، دلتنگیات را پیش هرکسی نبر. اجازه نده لبخندهایت را از تو بگیرند. مهربان باش، اما خوب ببین برای چه کسی مهربانی. نه کسی را تحقیر کن و نه اجازه بده کسی تو را تحقیر کند. غرور داشته باش اما نه آنقدر که کسی را زیر پایت له کنی.
بزرگتر که شدی؛ زندگی همینقدر مهربان و لطیف نمیماند، برای هر چیزی به آغوش مادر نمیتوانی پناه ببری. سخت است گفتن و باورش اما، مادر همیشه نیست، پدر همیشه نیست، خودت میمانی و خودت. فقط خدا را داری که حتی وقتی نامهربانترینی برایش، او با تو مهربانترین است. انسانها مثل خدای خود نیستند.
بزرگتر که شدی؛ برای آنی که شد شریک زندگیات تکیهگاه باش، چه مرد و چه زن تکیهگاه میخواهند. محکم بمان پای قول و قرار هایت با او. و بدان یک بار که دلش را "بد" بشکنی، آن دل، دیگر برای او "دل" نمیشود..
بزرگتر که شدی؛ در بعضی چیزها، مثل همین بچگیهایت بمان. پاک باش و بدان همین یک رویی که داری به قدری زیبا هست که نخواهی مثل بعضیها طعم دو رویی را بچشی. مثل همین حالا که با شکلاتی ذوق میکنی؛ برای هر اتفاق کوچکی خوشحال باش. حتی اگر بعضیها به خاطر چیزهایی که قلباً به آنها اعتقاد داری تو را طرد کردند؛ هرگز دست از اعتقاداتت برندار. و بدان طرد شدن توسط دیگران، هزار بار بهتر از طرد شدن، از سوی خودت است..
چقدر قشنگ بود و درست 👌 خودت میمانی و بس