بی دل

بی‌دلی، در همه احوال، خدا با او بود / او نمی‌دیدش و از دور خدایا می‌کرد

آخرین مطالب

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

خدایا سرده این پایین ...

از اون بالا تماشا کن ...

اگه میشه فقط گاهی...

خودت قلب منو ها کن...

خدایا سرده این پایین...

ببین دستامو می لرزه...

دیگه حتی همه دنیا...

به این دوری نمی ارزه...

تو بالا من این پایین...

دوتایی مون چرا تنها...

اگه لیلا دلش گیره...

بگو مجنون چرا تنها...

بگو گاهی که دل تنگم...

از اون بالا تو میبینی...

بگو گاهی که غمگینم...

تو هم دلتنگ وغمگینی...

خدایا من دلم غرصه...

کسی غیر از تو بامن نیست...

خیالت از زمین راحت...

که حتئ روز...روشن نیست...

کسی اینجا حواسش نیست...

که دنیا زیر چشماته...

یه عمره یادمون رفته...

زمین دار مکافاته...

فراموشم میشه گاهی...

که این پایین چه ها کردم...

که روزی باید ازاینجا...

بازم پیش تو بر گردم...

خدایا...وقت برگشتن ...

یکم با من مدارا کن...

شنیدم گرمه اغوشت...

اگه میشه منم جاکن...............................///...///...

۰ نظر ۲۴ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۴۸

خرابم اندازه ی اون پلیسی که متهمش رفیقشه

۰ نظر ۱۷ خرداد ۹۳ ، ۰۲:۰۴