بی دل

بی‌دلی، در همه احوال، خدا با او بود / او نمی‌دیدش و از دور خدایا می‌کرد
سه شنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۹، ۱۰:۰۸ ب.ظ

نفس های سرد

صدایش به پاییز رفته بود هرچه می گفت دلم میلرزید .

هر بار که حرفی میزد نفس های سردش رو حس میکردم 

سرمای که این بار به استوخان نزد سردی حرف هایش دل را نشانه گرفته بود

دلی که رفته رفته خالی از گرمای عشق می شد 

او نمی دانست که حرف هایش دلی را زیر هزاران خروار گل خاک می کند 

صاحب دل را خدا دارد .او نمی دید ولی دل فریاد میکشید.

دلی که بین دستان سرد تو آرام آرام از تپش می افتاد.

ماه آخر پاییز گرمی را از بین برد .دل مرده ز جهان سیر شد .

آه درون دل یخ زد .

صدای دل به خدا نرسید آخرین تپش را که زد آرام ایستاد

آری دل قربانی نفس های سرد تو شد .🖤

 



نوشته شده توسط
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

بی دل

بی‌دلی، در همه احوال، خدا با او بود / او نمی‌دیدش و از دور خدایا می‌کرد

آخرین مطالب

نفس های سرد

سه شنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۹، ۱۰:۰۸ ب.ظ

صدایش به پاییز رفته بود هرچه می گفت دلم میلرزید .

هر بار که حرفی میزد نفس های سردش رو حس میکردم 

سرمای که این بار به استوخان نزد سردی حرف هایش دل را نشانه گرفته بود

دلی که رفته رفته خالی از گرمای عشق می شد 

او نمی دانست که حرف هایش دلی را زیر هزاران خروار گل خاک می کند 

صاحب دل را خدا دارد .او نمی دید ولی دل فریاد میکشید.

دلی که بین دستان سرد تو آرام آرام از تپش می افتاد.

ماه آخر پاییز گرمی را از بین برد .دل مرده ز جهان سیر شد .

آه درون دل یخ زد .

صدای دل به خدا نرسید آخرین تپش را که زد آرام ایستاد

آری دل قربانی نفس های سرد تو شد .🖤

 

۹۹/۰۹/۱۸

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی