بی دل

بی‌دلی، در همه احوال، خدا با او بود / او نمی‌دیدش و از دور خدایا می‌کرد
جمعه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۴، ۰۴:۰۷ ب.ظ

سکوت

تاریکی اتاقم شکسته می شود با نوری ضعیف…

لرزشی روی میز کنار تختم میفتد…

از این صدا متنفر بودم اما…

چشم هایم را میمالم…

new message…

تا لود شود آرزو می کنم… کاش تو باشی…

سکوت می کنم، آرزوی بی جایی بود!!

😟😟😟



نوشته شده توسط
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

بی دل

بی‌دلی، در همه احوال، خدا با او بود / او نمی‌دیدش و از دور خدایا می‌کرد

آخرین مطالب

سکوت

جمعه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۴، ۰۴:۰۷ ب.ظ

تاریکی اتاقم شکسته می شود با نوری ضعیف…

لرزشی روی میز کنار تختم میفتد…

از این صدا متنفر بودم اما…

چشم هایم را میمالم…

new message…

تا لود شود آرزو می کنم… کاش تو باشی…

سکوت می کنم، آرزوی بی جایی بود!!

😟😟😟

۹۴/۰۱/۱۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی